Friday, January 16, 2009

بی بی سی فارسی: كار كار آمریكایی ها است

بی بی سی فارسی: كار كار آمریكایی ها است (بوده ، هست و خواهد بود)

 شبكه تلویزیونی فارسی بی.بی.سی سر انجام فعالیت خود را آغاز كرد. از مدت ها پیش از آغاز فعالیت بی بی سی فارسى، مدیران ایرانی و انگلیسی آن با هم فكری در صدد رفع چالش های در پیش رو این شبكه بوده اند.

 یكی از چالش ها، مجوز فعالیت خبرنگاران بخش فارسی بی.بی.سی در ايران بود. و دیگری، حس بد بینی مردم ایران به این رسانه انگلیسی. حسی كه مردم ایران از قرن ها پیش به انگلیسی ها  و ماموران آنان داشتند. حسی كه در ظاهر گفته مى شود غلط  است، اما تاریخ بار ها و بارها درست بودن آن را اثبات كرد. درست بودن و واقعی بودن این حس بد بینی، مخصوصا در زمان فعالیت بی بی سی دوران حكومت محمدرضا پهلوی، اثبات شد كه در ادامه به آن اشاره مى شود.

 افغانستان و تاجيكستان، بهانه و رد گم كنى

مدیران بی بی سی برای رفع مشكل اول خود، یعنی دریافت مجوز، از بالاترین مقام های این رسانه استفاده كردند تا با رایزنی با مقام های جمهوری اسلامی، زمینه فعالیت این شبكه را در ایران بوجود بیاورند. شايد از اين منظر بتوان بتوان گفت كه فعاليت بى.بى.سى در افغانستان و تاجيكستان و القاى اين تفكر كه اين شبكه براى مردم اين كشورها نيز به توليد برنامه مى پردازد، تنها براى تحت فشار قرار دادن و يا فريب مسوولان جمهورى اسلامى بود براى موافقت با فعاليت اين شبكه در ايران بود. اما همه مى دانند كه اهميت براى مسوولان انگليس، فعاليت در حوزه ايران است و نه افغانستان كه بسيارى از مناطقش شايد از نعمت برق نيز محروم باشند و همچنين تاجيكستان.

 

آرزوى بر باد رفته

بى بى سى فارسى آرزو داشت با كسب مجوز بتواند با استقرار خبرنگاران فارسی زبان در شهر های ایران، گزارش های زنده و لحظه به لحظه از ایران ارسال كنند و و زمینه گفتگو با شخصیت ها و چهره های ایرانی را ایجاد كند. كاری كه عمده رسانه های فارسی زبان خارج از انجام آن محروم و عاجز هستند و اين يك ضعف براى آنان محسوب مى شود.

شايد با وجود تيم خبرى انگليسى زبان اين شبكه در تهران، برخى از مشكلات بى بى سى از جمله گردآورى آرشيو تصويرى حل شود، اما وجود خبرنگار فارسى زبان در تهران امتيازات گسترده ديگرى در پى  داشت : «رفع ترس همكارى خبرنگاران ايرانى با اين شبكه».

 تكميل كردن آرشيو تصويرى و داشتن دست پر

اما از زمانی كه مسوولان بی بی سی فارسی پی بردند كه حاكمیت جمهوری اسلامی از فعالیت شبكه های تلویزیونی كه زیر نظر دولت جمهوری اسلامی فعال نباشند هراسان است و با آن مخالفت می كند، بی بی سی دستور داد تا دست اندركاران فارسی این شبكه به تكمیل آرشیو تصویری و تهیه گزارش های گوناگون در ایران بپردازند تا زمانی كه تلویزیون فارسی این شبكه فعالیت خود را آغاز كرد، در ابتدای كار، با كمبود آرشیو تصویری و گزارش های منحصر به فرد و زنده از ایران دچار نشود. هدف بی بی سی فارسی از این كار(فعاليت زود هنگام در ايران پيش از دريافت رسمى مجوز از مقامات ايران) این بود كه فعایت خود را كوبنده آغاز كند تا ضربه محكمی به رقبای خود یعنی چه شبكه های داخل كشور و چه شبكه های خارج كشور از جمله «صدای آمریكا»، VOA  وارد كند. به نظر نگارنده، بی بی سی، در سال 87 ، و پس از انتخاب تيم كارى خود كه از ميان خبرنگاران «راديو فردا» و «روزنامه نگاران داخل ايران » ، به شدت مشغول این كار بوده است تا با دست پر وارد بازی شود و پس از جذب مخاطب و در صورت پایان یافتن گزارش های زنده و تازه از داخل ایران، اگر به افت كیفیت دچار شد، دست كم بخشی از مخاطبان دیگر شبكه های فارسی زبان را تا آن زمان بدست آورده باشد.

 ريختن قبح و ترس مصاحبه  با BBC

هدف دیگر بی بی سی از فعالیت گسترده در ایران پیش از نهایی شدن «جواب رد» مسوولان جمهوری اسلامی به این رسانه این بود كه با این اقدام خود و انجام مصاحبه های گوناگون با چهره های مطرح، «ترس» از انجام مصاحبه را در میان چهره های مطرح سیاسی یا فرهنگی داخل و خارج ایران را از بین ببرد. ترسی كه پس از روی كار آمدن محمود احمدی ن‍ژاد و رسیدن «غلامحسین محسنی ا‍ژه ای» به «وزارت اطلاعات» و امنیتی كردن فضای جامعه شدت گرفته است. بی بی سی با ریختن «قبح» مصاحبه با این رسانه، امیدوار است تا از این به بعد هم قادر باشد با چهره های ایرانی مصاحبه كند.

«جلب اعتماد» مخاطبان  ایرانى                                             

 چالش دوم بی بی سی فارسی، «جلب اعتماد» مخاطبان  ایرانى به این رسانه ى استعمار پیر بود. مردم ایران به درست یا غلط، به آمریكا و رسانه فارسی زبان این كشور، یعنی صدای آمریكا، اعتماد بیشتری داشتند. بخشی از دید منفی ایرانیان به بی بی سی، مربوط به دید تاریخی مردم ایران نسبت به اقدامات استعماری و استثماری بریتانیا است، اقداماتی كه شاید تاريخ آن به دوران قاجار برگردد.

 يك دید دیگر منفى ایرانیان با بريتانيا، مشخصاً مربوط به اقدامات خود بی بی سی فارسی است، اقداماتی كه در زمان دوران پهلوی، بی بی سی فارسی انجام داد كه بسیاری از آنان، بطور آشكار خلاف منافع ملی ایرانیان و نه لزوما پادشاهی پهلوی بود. در این میان می توان مخصوصا به روندی كه بی بی سی پس از اعمال حاكمیت ایران بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب كوچك و ابوموسی در پیش گرفت اشاره كرد. عده ای هم در همین حد كه بی بی سی بر خلاف رسانه های آمریكایی، دولتی و غیر دولتی، به «خلیج فارس»، تنها «خلیج» می گوید و حتی در برخی موارد به آن « خلیج ع*ر*ب*ی» می گوید، بد بین هستند. اينها تنها بخشى از اين ديد مردم ایران، به درست یا به غلط، در مورد نيات انگليسى ها در ايران است.  از اين نظر شايد « كار، كار انگلیسی هاست» فقط ناشى از داشتن ذهنيت «توهم توطئه» نباشد وانگلیسی ها خود با اقداماتشان به گسترش آن در ایران دامن زدند.

 اما بی بی سی فارسی برای رفع برای رفع این بد بینی كه بدون تاثیر از اقدامات خود انگلیسی ها نبوده چه كرد؟ بی بی سی فارسی چگونه سعی دارد اعتماد «مردم» و «مسوولان جمهوری اسلامی» را به خود جلب كند و به بینندگان خود القا كند كه «كار كار انگلیسی ها نیست»؟ این ماموریتی است كه بی بی سی فارسی باید در همان روزهای آغازین فعالیت خود در كنار ارائه گزارش های جذاب انجام دهد تا هرچه زود تر به رسانه ای« قابل اعتماد »و «نهایتا تاثیر گزار» در بین ایرانیان تبدیل شود.

 كار كار آمريكايى هاست

بی بی سی برای جلب حس اعتماد ایرانیان، آنان را به گروه های «حامی نظام» و «مخالف نظام» حاكم تقسیم كرده است. بى بى سى با علم به اينكه مردم ايران اكثرا از غرور ملى برخوردار هستند و جدا از ديدگاهى‌ كه نسبت به حكومت دارند، خواهان هسته اى شدن هستند، اعلام مى كند در «نظر سنجی بی بی سی»،  50 درصد ایرانیان اعلام كردند خواهان دست یابی به بمت اتمی هستند و 94 درصد از برنامه هسته اى ايران دفاع مى كنند اين نظر سنجى، به رغم اينكه وزارت اطلاعات مى گويد فعاليت بى بى سى خلاف امنيت ملى است، در اخبار وي‍ژه خبرگزارى دولت ايران، پوشش خوبى داده مى شود. اين خبر قطعا خبرى بود كه حتى اگر صحت داشته باشد، به احتمال كمى در يك رسانه آمريكايى پوشش داده مى شد. 

 اقدام دوم بى بى سى فارسى در روزهاى اول كارى خود براى تبرئه خود و ضربه زدن به حيثيت آمريكايى ها گزارشی بود مبنی بر اینكه در زمان محمدرضا پهلوی نیز، ایران در پی دست یابی به فناوری هسته ای بوده و این «آمریكا» بود كه نگران هسته ای شدن ایران در آن زمان بوده است كه علاوه بر حاميان فعلى ايران براى هسته اى شدن، خاطر مخالفان حكومت فعلى را هم از آمريكا آزرده مى كند. ( بی بی سی اشاره ای نمی كند كه در آن زمان خود چه نوع گزارش هایی در خصوص حوادث ایران مخابره می كرده است).

 در این بین هم دائم  یك آگهی از  یك گزارش بی بی سی فارسی را از قول یك« انگلیسی مسلط به فارسی» می شنویم كه مى گويد «به راستی آیا كار كار انگلیسی هاست»؟

 سپس بی بی سی فارسى، در يك میز گرد با حضور «صادق صبا» به بررسی مسئله حمله اسراییل به نواز غزه می پردازد. در این بین، صادق صبا، از مقام های بی بی سی فارسی، می گوید در قطعنامه ای كه سازمان ملل صادر كرد و در آن خواستار برقراری آتش بس بین اسراییل و حماس شد، اروپا به این قطعنامه رای مثبت داد اما آمریكا به این قطعنامه رای خنثی داد. این كارمند بی بی سی فارسی در ادامه می گوید: رای خنثی از سوی آمریكا، نه به معنای مخالفت با حمله اسراییل به نوار غزه كه به معنای چراغ سبزی از سوى آمريكا برای ادامه این حمله است، ضمن اینكه آمریكا تحت فشار اروپا( كه البته انگلیس نیز جزئی از آن است) به چنين قطعنامه اى براى اولين بار رای منفی نداده است!

 به عبارت دیگر، در بی بی سی با علم به اینكه این روزها در ایران همه روزه اخبار غزه در جریان است، كه البته برای بسیاری از ایرانیان خسته كننده شده، سعی دارد اروپا را از اقدامات اسراییل مبری بداند و آمریكا را مسوول اقدامات اسراییل معرفی كند. اینجا نیز در همان آغاز كار، بی بی سی البته بطور آشكار، ضربه سوم را به چهره آمریكا وارد می كند. اخبار بی بی سی فارسی  و گزارش های آن از اسراییل و مناطق فلسطینی نیز حاكی از آن است كه این شبكه می خواهد چهره ای متفاوت از رسانه های فارسی زبان مخصوصا صدای آمریكا ارائه كند و چهره ای معتدل و بی طرف از خود نشان دهد. 

این اقدام ها البته دست رسانه های جمهوری اسلامی را هم كه خود را تنها مرجع اخبار فلسطین می دانند، خواهد بست و دیگر نمی توانند رسانه های غربی را در نبود رسانه ای فارسی زبان،  متهم كه اخبار فلسطین را وارونه جلوه می دهند.

 بى بى سى فارسى مى داند كه هنوز شمارى از بينندگان اين رسانه عقيده دارند كه اين رسانه براى فعاليت بدين سبك و گسترش احتمالى دامنه كارى خود در ايران، بايد مواردى را در خصوص جمهورى اسلامى رعايت كند و به قول معروف به جمهورى اسلامى باج بدهد كه اين امر به نفع رقيب رسانه اى اين شبكه، يعنى صداى آمريكا خواهد بود كه چهره اى سازش ناپذير از خود نشان مى دهد. لذا، براى رفع اين مشكل بايد به هرگونه كه مى تواند،  به تخريب چهره آمريكا بپردازد تا جايگاه خود را ميان مخاطب مخالف حكومت نيز بهبود بخشد.

Labels: